الهام پزشک از دستفروش
17 آذر 1395 توسط فاطمه هاشمي
پزشکی در حالی که برای استفاده از تلفن عمومی دنبال دو ریالی میگشت از دستفروشی که ظرفی از دو ریالی جلویش بود دو ریالی گرفت وقتی خواست به او پول بدهد دستفروش امتناع کرد و از او نگرفت پزشک گفت: پس انگیزه ات از این کار چیست؟
دستفروش گفت: من برنامه ای بین خودم و خدا دارم که هر روز صبح مبلغی میدهم و برای عابرین دو ریالی می گیرم تا ذخیره آخرتم باشد.
پزشک از این خصلت خوشش آمد و خواست برای تشویق پول خوبی به او بدهد اما او قبول نکرد. دستفروش پرسید:شما چکاره هستید؟گفت: پزشک هستم گفت: تو هم اگر می خواهی کاری انجام بدهی هفته ای یک روز به خاطر خدا مردم را رایگان ویزیت کن.
پزشک تابلویی نصب کرد که شبهای جمعه ویزیت بیماران رایگان است.
خاطرات حجت السلام قرائتی
جلد2
صفحه 60