طفره نرویم
يك كسی تابلويی نصب کرده بود، روی آن نوشته بود هركاری را بخواهيد بكنيد، راهش را پيدا میكنيد و هركاری را نخواهيد بكنيد، بهانهاش را پيدا میكنيد. ما حق نداريم در دستورات خدا چون و چرا كنيم. برای ما ابراهيم اسوه است. خدا به او میگويد: از بچهات بگذر، میگويد: چشم! حالا اگر اين دستوری كه به ابراهيم داد، به من ميداد، من چه میكردم؟ میگفتم: اولاً خواب حجت نيست. ولی خواب انبياء حسابش جداست. بعد میگفتيم: اين امر، امر مولوی نيست، امر ارشادی است. بعد میگفتيم: اگر امر هم امر مولوی است، دلالت بر فور نمیكند، كه بگوييم: الآن! مثل اينهایی كه واجب الحج هستند، ولي میگويند: باشد بعداً برويم. خمس واجب است ولی باشد بعد. ما نبايد در برابر دستور خدا طفره برويم. در اسلام دستور ضد عقل نداريم. دستور سه رقم بيشتر نيست. ضد عقل، طبق عقل، فوق عقل! در اسلام ضد عقل نيست. شما هيچ دستوری را پيدا نميكنی كه ضد عقل باشد. اما لازم هم نيست همه دستورات اسلام طبق عقل باشد. ممكن است نفهمم، فوق عقل باشد. وقتی پزشك يك نسخه به ما داد، آیا میفهميم چرا اين قرص نارنجي است؟ چرا اين سفيد است؟ نمیدانيم چطور است، ولی اين پزشك بعد از ديپلم ده سال درس خوانده است. بخاطر ده سال درس خواندن ما تابع هستيم. آنوقت چطور ميگوييم: «لِمَ كَتَبْتَ عَلَيْنَا الْقِتَالَ». همين كه دكتر گفته، بخور، قرص را بخوريم. حالا اگر بگوييم: نه، تا رازش را نفهمم، نمیخورم. دكتر میگويد: برو بمير! من ده سال درس خواندم. میدانم دوای شما اين است.
صحبت های آقای قرائتی در برنامه سمت خدا. samtekhoda.tv3.ir