قصه از جاى ديگرى آب ميخورد!
26 بهمن 1395 توسط فاطمه هاشمي
▪️حجت الاسلام و المسلمین قرائتی: به خانه پدر دو شهید در همدان رفتم؛ وی نقل می کرد روز عیدی به منزل آخوند ملاعلی همدانی رفتم. مردم به زیارت آقا میآمدند، نوبت به فقرا که میرسید آقا از زیر تشک پولی برمیداشت و به آنها میداد. گفتیم: به یقین آقا پول زیادی زیر تشک ذخیره کرده است. از قضا آقا برای کاری از اتاق بیرون رفت، ما شیطنت کردیم و تشک را برداشتیم تا ببینیم چقدر پول هست؛ دیدیم هیچ نیست! گفتیم: لابد تمام شده است. آقا برگشت و سرجای خود مستقر شد و فقیری وارد شد، دیدم آقا دست زیر تشک کرد و به او پولی داد؛ فقیر بعدی آمد باز هم آقا از زیر تشک به او پولی داد! فهمیدیم قصّه از جای دیگری آب میخورد.
↩️پایگاه اطلاع رسانی حوزه